بوی سجاده خونین کسی می اید.....
16 خرداد 1397 توسط رقيه بيگلري
مادر......
14 خرداد 1397 توسط رقيه بيگلري
دستهایت بوی عطر یاس خرداد
چشمهایت نگاهی پر از ارامش است
برای من بیقرار
میدونی خستگی ام را ، میفهمی دلتنگی ام را
میدونم آه میکشی ، میسوزی برای منی که هم خسته و هم دلتنگ و هم سوخته ام …
میدونم سقف بلند ارزویت را …
میدونی سقف کوتاه ارزویم را …
میدونی و نمی پرسی…
میدونم و نمی گویم…
نمیگویم!
که خاطرت پریشان نشود ….
پریشان شده دوران من…
مادر…
دلتنگ
14 خرداد 1397 توسط رقيه بيگلري
چقدر سخت است دل تنگ باشید.
دل تنگ جای ارام میخواهد بدور از هیاهو و شلوغی
بدور از تیکه های که اگر به موقع گریز زدی ….
و گر نه تکه هایش تکه تکه ات میکند.
این من را که می بینید من نیست
من ترک خورده
من بند زده
من بی من شده
اری حکایت غریبیست
جدال بین من و دل تنگ و دلتنگی…….
خرمشهر،ازادیت مبارک،سرزمین من.
05 خرداد 1397 توسط رقيه بيگلري
خرمشهر،ازادیت مبارک،سرزمین من.
خرمشهر خرمشهر سرزمین من، سرزمین خرم و ابادوباطروات،سرخیت قطرات خون یاران و عزیزان سفر کرده به دیار حق و محبوب . خرمشهر سرزمین استقامت و صبو ری که هر کدوم ار،کوچها و خیابون هایت به سرخی خون یاران رنگین و اغشته گشته. خرمشهر، جایگاه یارانی که…
http://yasgomnam.kowsarblog.ir/خرمشهر-ازادیت-مبارک-سرزمین-من
خرمشهر،ازادیت مبارک،سرزمین من.
05 خرداد 1397 توسط رقيه بيگلري
خرمشهر
خرمشهر سرزمین من، سرزمین خرم و ابادوباطروات،سرخیت قطرات خون یاران و عزیزان سفر کرده به دیار حق و محبوب .
خرمشهر سرزمین استقامت و صبو ری که هر کدوم ار،کوچها و خیابون هایت به سرخی خون یاران رنگین و اغشته گشته.
خرمشهر، جایگاه یارانی که دلیرانه با خون خود وضو ساختن وبه ملکوت اعلی رفتن.
خرمشهر، سرزمین من سرزمینی است به وسعت اسمانها که سینه ها سوخته را در اغوش گرم خود گرفته هر کدوم از انان در جوار رحمت الهی جای گرفتن .
سرزمین سردار بی باک و دلیر جهان ارا، سردار فتح کننده.
خرمشهرسرزمین من، سرزمین گلوله و خمپاره سرزمینی است که هر کوچه اش داغی بر سینه دارد از یک شقایق .
خرمشهر جایگاه مردان خدا ، جایگاه عاشقان بی باک و از خود گذشته مردانی که در ارزوی دیدن کربلا ارام و قرار نداشتن ،جایگاه شیر مردانی که مردانه جنگاور عرصه ی جهاد و جنگ بودن .
لبیک گوی حسین (ع) .
خرمشهر عزیز سرزمین من ازادیت مبارک.
سر افراز ترین خاک من خرمشهر،اواز و سروده ی تو کوچه به کوچه شهر به شهر پیچیده.
خرمشهر، به خود ببال از این پس سرگذشت اسارت و ازادیت را شاعران و قصه گویان خواهند سرود .
روزگاری از الفبای سرخ نام تو نخلها سرفرازیشان را به رخ تمام اسمانها و جهانیان خواهند کشید .
خرمشهر ، ای شهر خون و قیام
خرمشهر، ازادگی و جاوادنگی استقامت و صبوری تورا عاشقانه به تماشا می نشینیم…..
مورخ1397/3/5
ساعت 7 عصر
